نیا باران زمین جای قشنگی نیست

من از جنس زمینم خوب می دانم که گل در عقد زنبور است

ولی سودایبلبل دارد و بال و پر پروانه را دوست می دارد

نیا باران پشیمان می شوی زمین جای قشنگی نیشت

در ناودان ها گیر خواهی کرد

من از جنس زمینم خوب میدانم که اینجا جمعه بازار است و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه می دادند

در اینجا قدر مردم را به جو اندازه می گیرند

در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان دربه در اندازه می گیرند

نیا باران!زمین جای قشنگی نیست...